Search
Close this search box.

آرشیو ۶- أخذ القطع بالحكم في موضوع الحكم

۱- اشکال بر ثمره ای که آقای صدر مترتب کرده بر اطلاق حکم از حیث علم و جهل ۲- توضیحی در متمم جعل  و دفع و دخلی در کلام ایشان نسبت به احتیاج به متمم جعل  ۳- امکان اخذ قطع به مرتبه ای از حکم در مرتبه دیگر آن یا مثل آن و یا ضد آن ۴- ایراداتی که به فرمایش آخوند گرفته شده ۵- اخذ ظن به حکم در موضوع همان حکم و یا مثل آن و یا ضد آن
1-  اخذ عدم علم به حکم در موضوع حکم و اخذ العلم مانعا 2-  اشکالات بر اخذ عدم العلم بالحکم فی موضوع الحکم 3-  جواب اقای صدر از این اشکالات 4-  اشکال بر جواب اقای صدر 5-  توجیه ثمراتی که توهم شده متوقف است بر اخذ علم به حکم در موضوع حکم و یا مانع از حکم 6-  امکان تصویر اهمال در مقام ثبوت
1-  اخذ قطع به حکم در موضوع شخص حکم بر مسلک متمم جعل 2-  معنای اهمال در واقع و استحاله کون الجعل الاول مهملا 3-  ایراد بر اقای خوئی که قائل است به استحاله اهمال در مقام ثبوت و نقض به موضوع له اسم جنس 4-  ایراد اقای صدر بر مقدمه ثانیه مرحوم اقای نائینی 5-  جواب از ایراد اقای صدر و توضیح کلام مرحوم اقای نائینی
1-  اخذ علم به حکم در موضوع شخص حکم 2-  کلام اقای صدر در امکان اخذ علم به جعل در فعلیت مجعول. 3-  بیان مرحوم محقق عراقی در امکان اخذ علم به حکم در موضوع شخص حکم با یک جعل. 4-  توضیح حصه توامه در کلام مرحوم اقاضیا. 5-  بیان مرحوم محقق نائینی در امکان اخذ علم به حکم در موضوع شخص حکم به متمم جعل 6-  توضیح انواع تقابل. 7-  ایراد اقای خوئی بر بیان اقای نائینی به متمم جعل. 8-  اشکال اقای صدر بر اقای خوئی در اخذ قابلیت نوعی در تقابل ملکه و عدم ملکه نه قابلیت شخصی
1-  اخذ علم به حکم در موضوع شخص حکم. 2-  دو راه حل اقای صدر برای مشکل دور و خلف. 3-  ثمرات مترتبه بر امکان اخذ علم به حکم در موضوع شخص حکم. 4-  جواب راه حل اقای صدر و اشکال بر کلام ایشان. 5-  راه حل دیگری در کلام اقای صدر برای جریان ثمرات بدون التزام به امکان اخذ علم به حکم در موضوع شخص حکم.]
1-  توضیح اخذ علم به حکم در حکم مخالف ومماثل ومتضاد و شخص حکم. 2-  تصویر محل نزاع که اخذ علم به حکم در موضوع شخص حکم باشد. 3-  استحاله جعل حکم یا از ناحیه جعل است و یا فعلیت ویا استحاله التفات به جعل و احراز جعل. 4-  جواب استحاله اخذ علم به حکم در موضوع شخص حکم از ناحیه علم اعم از دور و خلف. 5-  استحاله اخذ علم به حکم از جهت عدم امکان فعلیت این موضوع بعد از توجه جعل